ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

رضایت زائران نوروزی وشهروندان مشهدی از خدمات شهرداری مشهد

با توجه به اجرای طرح های استقبال از بهار در شهر: 

هرساله به برکت وجود بارگاه منور امام رضا(ع) خیل عظیمی از زائران از جای جای ایران به پایتخت معنوی ایران سفرمی کنند، زائرانی که حضورشان، نوعی برکت برای شهر مشهد محسوب می شود.

در ایام نوروز امسال زائران و مسافران بسیاری به مشهد مقدس آمدند تا لحظه تحویل سال و نوروز را در جوار بارگاه منور رضوی آغاز کنند. از همین رو از ماه ها پیش شهرداری مشهد با برنامه ریزی های گسترده و بسیج عمومی نیروهای خود کوشید زمینه لازم برای میزبانی شایسته و استقبالی گرم از زائران امام هشتم(ع) را فراهم کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد، نتیجه این تلاش ها نیز همگی در ایجاد طراوات و شادابی در شهر و رضایت خاطر زائران و مسافران نوروزی و شهروندان مشهدی نمود یافت.
برپایی 11 ایستگاه بهارانه و ازائه خدمات متنوع آموزشی، علمی، تفریحی، فرهنگی، نصب بیش از 500 المان نوروزی موقت و دائم در میادین شهر و ورودی های مشهد، آماده باش تمام نیروی خدماتی شهرداری به منظور ارائه خدمات مطلوب به زائران در ایام نوروز، همچنین برپایی22 ایستگاه استقبال از زائر و تجهیز کمپ های طرق،‌ بابا قدرت، مرکز اسکان وحدت، مرکز شهید خورشیدی و همچنین مرکز اسکان جمهوری اسلامی، برپایی جنگ های شبانه در بوستان های محلی و کمپ های زائران، اجرای تئاتر خیابانی در ده بوستان مشهد، فعالیت فرهنگسراهای ایمنی، بهشت، غدیر، کودک و آینده و زیارت، چاپ کتابچه و کتاب های راهنمای زائران و توزیع آن در مبادی ورودی شهر از فعالیت ها و اقداماتی است که در حوزه فرهنگی انجام شده است.
از آنجا که مخاطب طیف گسترده خدمات در بخش های مختلف شهرداری زائران و مجاوران شهر مشهد بودند؛ به سراغ آنان رفتیم و نظر آنان را در خصوص خدماتی که در شهر ارائه شده است؛ جویا شدیم.
فصل بهار تمام عیار به مشهد آمده است

مصطفی احمدی، 32 ساله؛ کارمند به همراه خانواده خود در حاشیه بولوار فرودگاه در حال عکس گرفتن از المان سیبی است که در کنار فضای سبز جانمایی شده است. وی که از تبریز به مشهد آمده در خصوص زیباسازی فضای شهر می گوید: بعد از قم، تهران و شاهرود؛ دیروز به مشهد رسیدیم. خیلی شهر را نگشتم اما در مسیری که به حرم منتهی می شد؛ چند مجسمه و المان زیبا را مشاهده کردم. به نظر من امسال شهر مشهد چهره ای متفاوت تر از هر سال به خود گرفته است. نشانی این تفاوت را می توان در فضاآرایی های متفاوت این شهر با دیگر شهرهایی دانست که در راه از آن ها دیدن کردم. با کاشت گل های رنگارنگی که در هر میدان شهر قابل مشاهده است، گویی فصل بهار تمام عیار به مشهد آمده است.
اطلاع رسانی های شهری پررنگ تر شود: 

 خانم سلیمانی نژاد 47 ساله، در گوشه ای از خیابان مشغول خواندن آدرسی است که روی کاغذ نوشته شده، او یک هفته ای است از کرمان به مشهد آمده و در خصوص خدماتی که ارائه شده می گوید: مشهد همانند خانه ای برای زائران امام هشتم(ع) است که حیاط آن واقعا زیبا و دلنشین طرح ریزی و رنگ آمیزی شده است. تنوع گل های کاشته شده در شهر فصل بهار را به رخ می کشد و المان هایی که در همه جای شهر به خوبی قابل مشاهده است، به زیبایی آن افزوده است. وی به آدرسی که در دست دارد اشاره می کند و می گوید: تنها اگر اطلاع رسانی از طریق تابلوهای شهری بیشتر شود؛ به زائرانی که با مشهد آشنایی چندانی ندارند؛ کمک شایانی می کند.
ایستگاه های بهارانه ابتکار جالب شهرداری مشهد: 

 استخانم رحمتی فرد؛ 56 ساله از آستارا مشغول انجام تست دیابت در غرفه سلامت و غربالگری دیابت ویژه بانوان در ایستگاه بهارانه واقع در کوهسنگی است. وی می گوید: این طور که این تست نشان می دهد؛ باید تحت نظر پزشک قرار گیرم ولی گمان می کردم مشکلی متوجه من نیست. اگر به این ایستگاه نمی امدم متوجه چنین مشکلی نمی شدم. ابتکار ارائه خدمات پزشکی در این ایستگاه بسیار جالب است که در هیچ شهر دیگری ارائه نشده است. غرفه های صنایع دستی؛ آشپزی سنتی و مشاوره های خانواده و تغذیه نیز بخش های جالب دیگری بود که در این ایستگاه نظرم را به خود جلب کرد. البته به دلیل خدمات مفیدی که این ایستگاه ها ارائه می کنند، ازدحام زائران زیاد است و به نظرم اگر تعداد این ایستگاه ها بیشتر شود؛ مورد استقبال و استفاده بیشتری قرار می گیرد.
استقبال خوب شهروندان و زائران نشان از رضایت آنان از اقدامات استقبال از بهار شهرداری است.

کاشت گل ، باعث نشاط اجتماعی در شهرمان مشهد شده است

گل کاری های انجام شده در آستانه نورز  توسط شهرداری مشهد  باعث شد تا شهر حال و هوای بهاری به خود بگیرد. و افزایش سطح گل کاری ها و نصب گلدان های گل در نقاط مختلف شهر در بهار91 نیز  موجب ایجاد فضای شادی و نشاط در شهر شد.که باهم می بینیم    

 

 

 

سفرنامه کیش نوروز ۹۱

 

 یکی از نعمتهای بزرگی که خدا به ما ایرانی ها داده جزیره کیش هست و.کیش یه جزیره مرجانی هست که دوروبرش آبه ! 

 کیش ( قیس) جزیره ای به وسعت 91 کیلومترمربع در آبهای نیلگون خلیج فارس چون نگینی بر دل آبی آبها آرمیده است. جزیره ای که از حیث شرایط اقلیمی به کمتر نقطه ای از این جهان رنگارنگ شبیه است. زمینی صاف و مسطح با افق دیدی وسیع ، دریایی زلال ترو شفاف تر از آینه و گرم تر از جاری رگ . شهری که از حیث بافت شهری به هیچ شهر دیگر ایران نمی ماند. آنچنان مهندسی ساز که انسان را به فکر وا می دارد که آیا اینجا ایران است؟ گرمایی دل پذیر با آن شرجی دل انگیزش که انگار در میان آب و هوا زیست می کنی. انگار دو زیست شده ای! می مانی که اگر شش داری پس چگونه تنفس می کنی و اگر آبشش داری چرا شبیه هیچ گونه آبزی ای نیستی! شهری آزاد آنچنان آزاد که هیچ ماموری یا پلیسی به طور محسوس رویت نمی کنی .مناطق دیدنی برای آنان که دستشان در جییبشان می رود و خرج کردن را خوب بلد هستند در این جزیره زیبا فراوان است. بد نیست لا اقل بدانید به طور مثال ورودیه برای تماشای هتل داریوش و یا مجموعه دلفین ها بیست و پنج هزار تومان نا قابل است! اما از همه کم خرج تر ( فقط 1000 تومان پول کرایه تاکسی!) رفتن به بازارها من جمله پردیس 1 و2 است که هم فال است و هم تماشا. بازار که چه گویم بیشتر به سالن مد می ماند .

هر چه گویم از این نگین زیبای خلیج فارس کم گفته ام . تا چشم نبیند ، نپذیرد! پس لا اقل برای یک بار هم که شده دیدن این جزیره زیبا ولی پر خرج را به همه دوستان توصیه می کنم.

 

نمونه ای از پیاده روهای جزیره

تقریبا در روبروی بازار زیتون، یک بلوار وجود داره که به سمت دریا میره.  اگر همون بلوار رو ادامه بدید، به اسکله تفریحی می رسید. یک اسکله چوبی بزرگ که مقدار زیادی در دل دریا پیش رفته. قدم زدن بر روی این اسکله هم بسیار لذت بخشه و حتی می تونید روی اون ماهیگیری کنید. در روبروی این اسکله می تونید کوههای ساحل مقابل که همون بندر آفتاب هست رو ببینید. مخصوصا اگه تازه باران زده باشه و هوای خیلی تمیز باشه، در این قسمت، منظره دریای فیروزه ای و کوههای مقابلش بسیار زیبا خواهند بود. این اسکله دارای شاخه هایی هم هست که در برخی از اونها، کشتی های کوچک تفریحی وجود داره که یک ساعت مسافرها رو به تفریح در اطراف جزیره می برن و روی اونها، موسیقی اجرا میشه. بعضی از اونها، دارای کف شیشه ای هستند که می تونید کف دریا رو ببینید. البته سوار شدن به اونها، در شبها هم جالبه. کیش - نمایی از اسکله تفریحی چوبی

نمایی از اسکله تفریحی چوبی

کیش - ساحل سمت غربی اسکله تفریحی

ساحل سمت غربی اسکله تفریحی

در جهت شرقی این اسکله و در کنار ساحل، یک ساختمان کوچک قرار داره که مربوط به سینمای چهار بعدیه. . از یک عینک مخصوص برای دیدن فیلم باید استفاده کرد. صندلیها رو به صورت سکویی و پله کانی تعبیه کرده اند. این صندلیها قابلیت لرزش یا تکان خوردن دارند. در هنگام تماشای فیلم، اگر صحنه ای مثل زمین خوردن تصادف، برخورد و ... داشت، این صندلیها هم تکان می خورند تا حس فیلم به انسان دست بده. خود فیلم هم به صورت سه بعدی پخش میشه. در کنار اسکله، رستورانهای خوبی هم در فضای باز وجود داره.

سمت شرقی اسکله تفریحی کیش

سمت شرقی اسکله تفریحی 

اگر از همین قسمت ادامه بدید، به یک فضای نسبتا بازتر می رسید که چند ایستگاه تحویل دوچرخه ومو تور کرایه در اونجا وجود داره. . در کنار جاده ساحلی کیش، یک جاده آسفالته کوچک برای دوچرخه سواری ومو تور سواری  وجود داره که دوچرخه سواری در این جاده مخصوصا در شب بسیار لذت بخشه. در همون بخش کنار ساحل، تفریحات مختلفی مثل جت اسکی، موج سواری، سوار شدن به انواع قایق و ... . مکان تفریحی دیگه، پارک دلفینهاست . این پارک تقریبا نزدیک بازار مرجان و کنار پارک پرندگان قرار داره.

به غیر از این مکانهای تفریحی، یک سری رستوران هم وجود دارن که تقریبا هر شب، برنامه های موسیقی زنده برگزار می کنن که به همراه شام این برنامه ها اجرا میشن. . یک سری کشتی تفریحی هم وجود داره که روی اونها هم برنامه شام، موسیقی زنده، کف شیشه ای برای دیدن حیوانات و گیاهان دریایی و ...بعد از تموم اینها، باید حتما از فضاها و نقاط دیدنی جزیره صحبت کنم. زیبایی در کنار آرامش، دو کلمه ای هستند که توصیف کننده واقعی این مکانها هستند. وقتی که از بخش اصلی جزیره، به سمت غرب حرکت کنید، در کنار جاده اصلی، تابلوی شهر زیر زمینی کاریز رو می بینید. به علت گرم بودن محیط جزیره، در زیر زمین، حجره ها و راهروهای زیادی ایجاد کردن که یک محیط خنک و بینهایت زیبا به وجود آورده.  این راهروها، شاخه های مختلفی هم دارند که محیط اونجا رو بزرگتر و زیباتر کرده. در بعضی از بخشها، تخت گذاشتن تا مسافرها بتونن در اونجا پذیرایی بشن و از محیط لذت بیشتری ببرن. در مسیر این راهروها، مسیر آبراههای زیرزمینی هم وجود داره که اونها هم به طراوت بیشتر این مکان کمک می کنند. 

 

 

سفرنامه کیش

سفرنامه کیش

 

شهر قدیمی حریر و درخت سبز  که هردو روبروی هم قرار دارند . اون درخت واقعا زیبا است  و 300 سال عمر دارد و شهر حریر هم 1500 ساله هست  که بیشتر شبیه یک خونه بود تا شهر 

سفرنامه کیش

سفرنامه کیش

سفرنامه کیش

 

سفرنامه کیش

  سفرنامه کیش

نمایی از شهر زیرزمینی کاریز

نماهایی از راهروهای شهر زیرزمینی کاریز کیش

نماهایی از راهروهای شهر زیرزمینی کاریز کیش

نماهایی از راهروهای شهر زیرزمینی کاریز کیش

نماهایی از راهروهای شهر زیرزمینی کاریز

قبل از رسیدن به این شهر زیرزمینی، اگر به سمت راست(شمال جزیره) حرکت کنید، به یک جاده زیبای کوچک ساحلی می رسید که دقیقا در سمت چپ اون، شهر تاریخی حریره قرار داره. اون یک شهر بسیار قدیمیه که خبر از یک تمدن کهن در گذشته های بسیار دور در جزیره میده. عمارت اعیانی و حمام، تقریبا دو تا از تنها ساختمانهای باقیمانده هستند.

نمایی از عمارت اعیانی کیش

نمایی از عمارت اعیانی

نمای درونی عمارت اعیانی کیش

نمای درونی عمارت اعیانی

نمای جانبی عمارت اعیانی کیش

نمای جانبی عمارت اعیانی

نمایی از حمام شهر تاریخی حریره

دقیقا روبروی این مکانها و در جهت مقابل خیابان، بندر ساحلی قرار داره که دیوارهای اون هنوز باقی موندن و با شرحی که روی تابلو وجود داره میشه نوع زندگی و موقعیت اجتماعی مردم اون زمان رو فهمید.

بندر شهر تاریخی حریره کیش

بندر شهر تاریخی حریره

تابلوی شیشه ای مشخصات بندرگاه کیش

تابلوی شیشه ای مشخصات بندرگاه

اگر از همینجا در جاده ساحلی، به سمت غرب جزیره ادامه مسیر بدید، در نقطه شمال غربی جزیره که به شکل یک دماغه هست، به مکانی به نام کلبه هور می رسید. شاید اسم این مکان از قدیم روی اون گذاشته شده ولی در اونجا نباید دنبال آثار خاصی بگردید. چیزی که در اونجا جلب توجه می کنه، آرامش وصف ناپذیر، تخت سنگهای مرجانی که روی خشکی و دریا قرار دارن، آب بسیار زلال و شفاف و ماهی های رنگارنگ هست که آدم رو مجاب می کنه تا دقایقی در اونجا توقف کنه و از دیدن این همه جاذبه های طبیعی لذت ببره.

موقعیت های مختلف منطقه کلبه هور

سنگهای مرجانی در منطقه ساحلی کیش

سنگهای مرجانی در منطقه ساحلی

اگر جاده کنار کلبه هور رو به سمت غرب جزیره بازهم ادامه بدید، به محل به گل نشستن کشتی یونانی می رسید. غروب آفتاب در این بخش از جزیره از قدیم الایام معروف بوده. اخیرا در اونجا فضای سبز به همراه آلاچیق های زیادی ایجاد کردن ولی به هر حال مکان تقریبا شلوغیه. این کشتی یونانی، یک کشتی قدیمیه که از چندین سال پیش در اونجا به گل نشسته و دیگه به حال خودش رها شده. اونجا یک تابلوی بزرگ نصب کردن و اطلاعات اون رو کامل ارائه دادن.

کشتی یونانی به گل نشسته کیش

کشتی یونانی به گل نشسته

فضای سبز و آلاچیق های ساحل کشتی یونانی کیش

فضای سبز و آلاچیق های ساحل کشتی یونانی

بعد از این قسمت، می تونید با ماشین، همین مسیر رو که به جاده جهان معروف هست ادامه بدید که به این ترتیب، یک دور کامل می تونید جزیره رو بگردید.



بندرگاه جزیره کیش

نمایی از کیش از بالای مجسمه پنگوئن

محوطه ساحل نزدیک بازار مرجان


 نمایی از بازار پردیس ۲

                      
      

 رستوران  شاندیز صفدری.

.

یک سالن غذا خوری بزرگ که ختم میشد به یه سن محیط خیلی شاد و خوبی بود که گروه موزیک به اتفاق همکارانشون  ترتیب داده بودند

این گروه از هرانگشتش یه هنر می بارید و هم از دهنش . چون همه سازها رو که به فکرتون میرسه ماهرانه زد ندخوندندام از ( ویالون - سنتور - ضرب - گیتار - نی , ... ) و جمعیت حاضر هم با نغمه "ایول ایول گروه روتشویق نمودند

یک ساعتی طول کشید تا غذا رو بیارن ولی چون گروه موسیقی مجلس رو گرم کرده بودن وهنر مندا

اونقدر تحرک داشتند و خسته می شدند که هی جاهاشون رو عوض میکردند و استراحت میکردند .

 .خلاصه سرتون رو درد نیارم اگه خیلی دلتون گرفته بود و دلتون یه محیط شاد می خواست و برا هر نفر هم حدود ۴۰هزار تومن می خواستین خرج کنین و به یاد آهنگهای جدیده و قدیمی و عربی ... شادی کنید و دست بزنید و خودتون رو تکون بدید بشرط اینکه از رو صندلیتون جدا نشید یه سر به شاندیز صفدری کیش بزنید .

ضمنا چیزی که بیشتر از همه اونجا برام جذابیت داشت شادی همه بود امیدوارم این امکان برای همه هموطنانمان در جای جای ایران عزیز مهیا بشه البته ارزونتر .

   

شادی و نشاط در شهر

 

طرح استقبال از بهار۹۱ توسط شهرداری مشهد   شادی و نشاط را در شهر القاء نمود  

 

این روزها با توجه به فرارسیدن سال نو حال و هوایی دیگر در شهرمان مشهد  حاکم است، تکاپوی بخش های مختلف شهرداری مشهد  برا ی فضا آرایی شهری از جمله ی این صحنه ها است که به وضوح می توان در جای جای شهرآن را مشاهده کرد ارائه المان ها ی جدید متناسب با ایام نوروز و گل آرایی شهری از جمله مواردی است که در این روزها شاهد آن هستیم .

د راین راستا با توجه به اهمیت برنامه های استقبال از بهار شهرداری مشهد در ایام نوروز ۹۱ گشت وگذاری در شهر داریم 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیامهای نوروزی شما

 

 

خدایا در واپسین روزهای سال ، دلمان را در جویبار زلال رحمت چنان شستشو ده که هر جا نفرت است دوستی ، هرجا یاس  است  امید ؛ هرکجا زخم است درمان جای گیرد . سال نو مبارک . 

 

پرودگار ا در سال جدید به زندگی دوستان و آشنایان ، نشاط ، به عشقشان ثبات ؛ به عهد ومهر شان وفا ،به عمر شان عزت به رز قشان صحت عطا فربفرما ،سال نو مبارک  

 

سلام وقتی یا مقلب القلوب .... دلت را لرزاند . وقتی آوای خوش یا مدبر الیل را زمزمه کردی ویا د یا محول الحول دگرگونت کرد . برای ما هم بخواه از آن بخشنده بی همتا

حول حالنا الی احسن الحال ...

سال نو مبارک  

 

آرزو دارم نوروزی که در پیش رو دارید ، آغاز روزهایی با شد که آرزو دارید .

از پنجره روزگار ، ....به درخت عمر که مینگرم خوش تر از یاد عزیزان ثمری برآن نیست ، یا دتان خوش ، جانتان سلامت ، عیدتان مبارک  

 

پرودگار را ؛به خواب دوستانم آرامش ، به بیداریشان آسایش ، به زندگی شان  نشاط به عشق شان ثبات ،به مهر شان وفا به عمرشان عزت ، به رزقشان برکت وبه وجود شان صحت  عطا بفرما .آمین سال جدید مبارک  

 

نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک وبهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد . 

 

در بهشت زمین ودر جوار امام مهربانی ها  ؛ نوروزی آسمانی برایتان آرزو می کنم . 

آدما کوچک هستن ؛دوست دارن برای والدین شون هدیه بخرن  ولی پول ندارن ،  بزرگ می شن پول دارند ولی وقت ندارند .وقتی پیر می شن هم پول دارند هم وقت  ولی آنها را ندارن  

بهار بستر مهراست ومعرفت ؛ قصه هستی است ؛حکایت وابستگیها وفراموشی ها خستگیها ؛ بهار با تمام رمز وراز وزیبایش بر شما مبارک 

بهار یک نقطه دارد ،نقطه آغازبهار زندگیتان بی انتنها باد . نوروز بر شما مبارک  

 

زندگی فصل کوتاه هیست از حیات جاودانه ومن بی دلیل عشق خواهم ورزید ودوست خواهم داشت حتی اگر صدا قلبم شنیده نشود با شد که در بهار ی دیگر باز بر لب برگه مهربانی گرد آییم  ؛عید باستانی مبارک   

از خالق بهار ؛ سعادت ؛سلامتی وسرافرازی براتون آرزو مندم  

 

هفت سین قرآنی

 
 
 
هفت سین قرآنی
 
این آیات را با زعفران وگلاب  داخل یک کاسه چینی بنویسید  وسر سفره هفت سین بگذار وقتی سال تحویل شد داخل آن شربت بریز وبخورید انشالله در طول سال 91 در پناه حق سالم وسلامت باشید  
 
 
سلام قولا" من رب رحیم
سلام علی موسی وهارون
سلام علی آل یاسین
سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین
سلام علی نوح فی العالمین
سلام هی حتی مطلع الفجر
سلام علی ابراهیم

جاااااااااااااااااایی که عشق حکم فرماست ... ناممکن ممکن می شود.

داستان عشق عجیب  یک مرد و زن چینی، اخیرا رسانه‌ای شده است و توجه زیادی به خود جلب کرده است. بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان ۱۹ ساله بود، عاشق یک زن ۲۹ ساله بیوه به نام «ژو» شد.در آن زمان عشق یک مرد جوان به یک زن مسن‌تر،غیراخلاقی بود و پسندیده نبود. برای جلوگیری از شایعات این زوج تصمیم گرفتند، فرار کنند و درغاری در استان ژیانگ‌جین زندگی کنند

  

6000-4

 

 

در اول زندگی مشترک آنها بی‌چیز بودند، نه دسترسی به برق داشتند و نه غذایی، طوری که مجبور بودند از گیاهان و ریشه درختان تعذیه کنند و روشنایی خود را با یک چراغ نفتی تأمین کنند.در دومین سال زندگی مشترک، «لیو»، کار خارخ‌العاده‌ای را شروع کرد، او با دست خالی شروع به کندن پلکان‌هایی در دل کوه کرد، تا همسرش بتواند به آسانی از کوه پایین بیاید، او این کار را پنجاه سال ادامه داد . 

 

 49980e1178722

 

 نیم قرن بعد در سال ۲۰۰۱، گروهی از مکتشفین، در کمال تعجب این زوج پیر را همراه شش هزار پله کنده شده با دست پیدا کردند.  

 

 

49980dd70814c

 

  

هفته پیش «لیو» در ۷۲ سالگی در کنار همسرش فوت کرد. «ژو» روزهای زیادی در کنار تابوت همسرش سوگوار بود. 

 

 49980de32441e

 

 دولت چین تصمیم گرفته که «پلکان عشق» و محل زندگی این زوج را حفظ کند و آن را تبدیل به یک موزه کند.  

 

49980e4937ad7

 

 

 

"این متن را جدی بگیریم"

فرزند عزیزم:

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم...
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی....
زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..روزی خود میفهمی
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نشو
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم

430005_371324639548111_216923201654923_1740508_832310080_n.jpg
دوست های خودتان رو هم از این متن محروم نگذارید

هرروزتان نوروز ،نوروزتان پیروز

                    

  

 

              

با خوبی ها و بدی ها هر آنچه که بود ؛
برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد ؛
برگ دیگری از درخت زمان  بر زمین افتاد ؛
 سالی دیگر گذشت؛
** روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد.**
عید نوروز پیشا پیش بر همگان مبارک

 

 


نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد 

 

 آفلین           

 

 

 

 

        

 

 

 

من رفتنی ام!

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
 
گفت :حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
 
گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
 
گفت: من رفتنی ام!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
 
گفتم: دکتر دیگه ای رفتی، خارج از کشور؟
 
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
 
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده
 
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم یعنی خدا کریم نیست؟
 
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گل مالید سرش
 
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟

 
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم
 
کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن
 
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
 
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم
 
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
 
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
 
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن
 
آخه من رفتنی ام و اونا انگار موندنی
 
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم
 
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
 
ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
 
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
 
مثل پیر مردا برای همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
 
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و مهربون شدم
 
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن منو قبول میکنه؟

 
گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
 
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، وقتی داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟

 
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!

 
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
 
گفت: بیمار نیستم!

گفتم: پس چی؟
 
گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن:نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی
 
مارفتنی هستیم وقتش فرقی داره مگه؟

باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد

 


 
اگر این ایمیل را دریافت کردی ؛ بدان و آگاه باش که تو شایسته
 
آنی و از نیک ترین مهربانان هستی پس تو هم آن را برای نیک ترین مهربانانت
 
بفرست و زنجیره مهربانی را ادامه بده
 


 
برای آنان که یادشون رفته من رفتنی ام ...
حرص می زنند و دیگران را می آزارند ... دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب...
 
 

 
__._,_.___

پیرمرد منطقی

پیرمردی با قطار به مسافرت می رفت. به علت بی توجهی یک لنگه کفش او از پنجره قطار بیرون افتاد. مسافران برای پیرمرد تاسف خوردند ولی پیرمرد بی معطلی لنگه ی دیگر کفش را هم به بیرون پرتاب کرد.همه متعجب شدند پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف است ولی اگر کسی یک جفت کفش نو پیدا کند خیلی خوشحال می شود.



انسان منطقی همیشه می تواند از کاستی ها شادمانی بیافریند وبا آنچه از دست داده است فرصت سازی کند.

آیا ما نیز واقعا منطقی هستیم؟




زندگی

در زمان تولد همه ی انسان ها ملایم و تسلیم هستند 

در زمان مرگ ... خشک و خشن 

همه ی گیاهان سبز... لطیف و تسلیم هستند 

در زمان مرگ ... شکننده و خشک 

هنگامی که سفت و سختیم 

با مرگ همنشینیم 

و هنگامی که نرم و انعطاف پذیریم 

زندگی سرشاری را به نمایش می گذاریم

کارمند خوب یعنی ...

  

اصولا کارمند خوب  کسی است که :

١- هر بلایی سرش می آید حرفی نزند

٢- از همه کمتر بفهمد

٣- وانمود کند که هیچ کاری بلد نیست

۴- از همه مهمتر بلد باشد مدح و ثنا بگوید

۵- از همه تبصره های پ اش برای راحت تر کار کردن استفاده کند .

۶- با کارمندان بد و پرکار گرم نگیرد

کریم خان زند و مرد درویش


درویشی تهیدست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد.
چشمش به شاه افتاد با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش
را به داخل باغ اوردند.
کریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟ درویش گفت: نام من کریم است
و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. ان کریم به تو چقدر داده است و به من چی
داده؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان
کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس
جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد.
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد.
با دست اشاره‌هایی به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو. کریم
فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایشهست.

توانا بود

توانا بُوَد , هر که ‘ دارا ‘ بُوَد …..

 

زِ ‘ ثروت ‘ دلِ پیر , بُرنا بُوَد

  

 به ثروت هر آن ابله بی سواد ……

 

به نزد کسان ، به به ! چه آقا بود