ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

کیش من

بیاموزم که برای امروز زندگی کنم .
دریابم که باید بپذیرم هر آن چه را در کفِ اختیار نمی توانم و همه چیز را این همه جدی نگیرم .
جسارت و امید را فرو نگذارم و تردید را نگذارم که مرا دل سرد کند از انجام آن چه در دل دارم .
بیاد نگه دارم که جهان نیازمند آفتاب لبخندهای هر چه بیشتر است  ... یادم باشد که سهم خود را ادا کنم 
 
پل هایی بسازم به جای دیوار
 
در همه کس از آنچه دارند بهترینش را بیابم و به نقش ظاهر خویش زیبایی درونشان را به آنان بنمایم 
 
به خاطر نگه دارم که بی دوست و بی معشوق ، زندگی هیچ نخواهد بود و سپاس آن بدارم که با ایشان همه چیز تواند شد 
 
دریابم که وسعت زندگی فراروی منست ، اما چنان عزیز که یک لحظه اش تباه نباید کرد 
 
کار کنم تا رسیدن به هدف هایم و بدانم که به دست خواهند آمد 
و به جانب رویاهایم دست برآرم ، با توان و به تصمیم و با ایمان 
 
و سرانجام بدانم که زندگی با من سازگار است ... اگر من بکوشم که با زندگی سازگار باشم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد