ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

زندگی بازنشستگی

یک پدر سالمند : نمی دانم چرا فرزندانم مرا حتی از دیدار خود محروم کرده اند!

پیرمرد عصایش را در دست راست گرفته و بر صندلی فلزی پارک تکیه داده است، به آب نما خیره شده و از دوستان خود سراغ دیگران را می گیرد.می گوید: بازنشسته ها هر روز حدود ساعت ۱۰ صبح که هوا کمی گرم تر می شود به پاتوق خود در این پارک می آیند.او سرحال و خوشحال به نظر می رسد اما وقتی سرصحبت باز می شود سفره دلش هم باز می شود، بعد از گفتن «خداراشکر» می گوید: زندگی بازنشستگی چنگی به دل نمی زند مگر این که سرمایه ای داشته باشی تا زندگی را با کمک آن ادامه دهی. 

گلایه ها از کمبودها

۵ نفر بر روی دو نیمکت کنار هم نشسته اند و درباره وضعیت حقوقی خود اظهار گلایه می کنند. یکی از آن ها گفت: حقوق هیچ کدام از بازنشستگان جوابگوی هزینه ها نیست.وی ادامه می دهد: بعد از بازنشستگی داماد و عروس و... به خانه ما رفت و آمد می کنند و هزینه های ما افزایش می یابد.یکی از این افراد که کارمند بازنشسته است می گوید: فرهنگ اجتماعی ایرانی ها خوب است و نسبت به هم محبت دارند.وی که در حال حاضر با همسرش زندگی می کند و فرزندان او در خارج از کشور به سر می برند، ادامه می دهد: دولت باید به بازنشستگان خدمات درمانی مناسب ارائه کند. وی می گوید: در برخی کشورها خدمات اجتماعی به سالمندان رایگان ارائه می شود.یکی دیگر از بازنشستگان فیش حقوقی خود را از جیب بیرون می آورد و می گوید: کمتراز ۵۰۰ هزار تومان دریافت می کنم و با این حقوق فقط با حداقل امکانات زندگی می کنم و خداخدا می کنم که مریض نشوم.وی دوباره به مبلغ دریافتی در فیش حقوقی خود اشاره می کند و ادامه می دهد: ویزیت یک متخصص چندین هزار تومان است در حالی که در این سنین نیاز ما به دارو و درمان زیاد است اما وضعیت حقوقی ما اجازه استفاده از پزشک و دارو را هم نمی دهد.محمد فراز و سیدحسین سادات هاشمی دیگر نیمکت نشینان هر روز پارک باغ ملی مشهد هستند که صبح تا ظهر روزگار کهنسالی را با هم سالان خود می گذرانند.یکی از بازنشستگان می گوید: اولین حقوقی که گرفتم ۶۵ تومان بود و دیگری نیز می گوید: اولین حقوقی که گرفتم ۲۸۰ تومان بود.

به سراغ چند نفر از پیرمردهای پارک ملت می روم، یکی از آن ها نفس عمیقی می کشد و به صندوقچه خاطرات اش در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی سری می زند.او می گوید: زمانی که ما جوان بودیم روی حرف بزرگ ترها حرف نمی زدیم.اما حالا...

این جا هم بازنشستگان پاتوق دارند، البته ساعتی از روز را هم به صورت گروهی ورزش می کنند.در مسیر پارک به روزنامه با پیرمردی برخورد می کنم که می گوید ۶۳ سال سن دارد و بازنشسته است. اما به خاطر هزینه های زندگی مجبور است در آژانس کار کند. وی ادامه می دهد: فکر می کردم بعد از ۳۰ سال کار کردن و تحمل سختی های زیاد می توانم دوران کهنسالی را با حقوق بازنشستگی راحت باشم اما افسوس که این گونه نیست.او در آخرین جمله خود می گوید: زندگی بازنشستگی با داشتن عروس و داماد و نوه و با این حقوق... خیلی مشکل است.سری به یکی از مراکز نگهداری سالمندان می زنیم، چشمان زنی سالخورده به در دوخته شده و از این که بعد از سال ها تلاش روزهای پایانی عمر را در غربت می گذراند غمگین است.نگاه های او سراسر محبت آمیز و مادرانه است. لبخند و تبسمی بر لب دارد. او از روزهایی صحبت می کند که کمتر از ۱۵ سال سن داشته و به خانه بخت رفته. از شوهرش می گوید که سخت برای زندگی تلاش کرده است. اگر چه بچه های او چند ماهی است که او را به این مرکز سپرده اند اما می گوید: همه بچه هایم را دوست دارم. کاش زودتر فرزندانم به دیدارم بیایند.او خاطره ای نقل می کند که بین فرزند و عروس اش اختلافی به وجود آمده بود و او با میانجیگری، مسئله را حل و تفرقه و دعوا را به صلح و آشتی تبدیل کرد ، کاری که پیشتر ها از کارکردهای ریش سفیدان به شمار می رفت و امروز هم می تواند گره از مشکلات خانوادگی باز کند ... بگذریم با ما به خانه سالمندان هم بیایید آن جا یکی از افرادی که مادرش را به خانه سالمندان آورده است می گوید: مادرم نیاز به مراقبت شبانه روزی دارد و من به دلیل مشغله کاری نمی توانم به خوبی از او مراقبت کنم به همین دلیل او را به مرکز نگهداری سالمندان آورده ام.یکی از سالمندان که مدت زیادی است فرزندان او به ملاقات اش نیامده اند می گوید: نمی دانم چرا فرزندانم بی وفا شده اند آن ها کوچک که بودند تا نمی خوابیدند خوابم نمی برد، حالا چند ماهی است که به دیدارم نمی آیند، دلم برای نوه هایم تنگ شده است. پدری که روزگاری در خانواده دارای احترام بوده و اکنون هم سن و سالان او اعضای خانواده اش شده اند، می گوید: نمی دانم چه بدی در حق فرزندانم کرده ام که حتی مرا از دیدارشان محروم کرده اند.

تدوین برنامه مهارت های زندگی برای سالمندان

بهزیستی، برای سالم پیر شدن برنامه دارد و تدوین مهارت های زندگی برای سالمندان را در دستور کار قرار داده است.مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی گفت: تاکنون بیشتر توجه برنامه های آگاه سازی و پیشگیری را بر روی جوانان و میانسالان متمرکز کرده اما با صعودی شدن نمودار سالمندی در جمعیت کشورمان، بهزیستی نیز سمت و سوی پیشگیری را به این جهت هدایت می کند.«دکتر تهمینه شکیب»، افزایش تعداد سالمندان و تغییر ترکیب جمعیتی را یک فرصت برای جامعه در حال گذار دانست و گفت: اگر نیروی فکری و تجربیات سالمندان را محور حرکت برنامه پیشگیری قرار دهیم، علاوه بر این که هزینه های درمان و توانبخشی سالمندان را برای جامعه و خانواده ها کاهش می دهیم نگاه اسلامی برای تکریم این عزیزان را نیز تقویت کرده ایم.وی خاطر نشان کرد: بیشتر مسئولان اجرایی، دانشمندان، استادان دانشگاه ها، نخبگان رشته های علمی و مدرسان حوزه های علمیه در شرایط حاضر در جرگه سالمندان قرار می گیرند و این پتانسیل بسیار ارزشمند علمی در این گروه سنی، تنها با تدوین برنامه جامع «سالمندی سالم» قابل بهره برداری خواهد بود.مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی، در خصوص جزئیات این برنامه گفت: بحث های کارشناسی در این خصوص در بین متخصصین بهزیستی ادامه دارد اما محورهایی که برای این برنامه تدوین شده، در حال نهایی شدن است . 

 

خراسان رضوی - مورخ پنج‌شنبه 1389/09/11 شماره انتشار 17713
نویسنده: علی نژاد
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد