سی سال رنج بردم واکنون نشسته ام
در روبروی آینه های مرور عشق
در موج موج آینه می بینم این منم
لبریز از تبسم سبز حضور عشق
سی سال رنج بردم واکنون نشسته ام
در بوستانی از گل وپروانه وامید
این یاغ پر طراوت عمر معلم است
با سبز وسرخ گشتن او من شدم سپید
سی سال رنج بردم ومی بینم این منم
دل همچنان به خدمت انسان نهاده ام
سوگند می خورم به درختان سرفراز
هرچند بازنشست ولی ایستاده ام
مصطفی محدث خراسانی