ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

سفر نامه سوریه

کشور سوریه هشتاد و سومین کشور جهان از نظر وسعت و شصت و سومین کشور از نظر جمعیت با حدود ۱۹ میلیون نفر. اکثر سوری مسلمان و سنی هستند. علوی ها در اقلیت به سر می برند ولیکن قدرت مطلق را در دست دارند و تمام ارکان سیاسی و اقتصادی سوریه در دست آنهاست. شیعیان نیز کمتر از یک میلیون و اغلب در دمشق (باب توما) و شهر زینبیه ساکنند.  

از نظر سیاسی سوریه کشوری تک حزبی است و قدرت در دست حزب بعث سوریه که ریاست آن بر عهده بشار اسد (چشم پزشک) هست قرار دارد.  

 

    

  

سرتاسر سوریه پر است از عکس های بشار و حافظ اسد حتی پشت تاکسی ها به همرا شعارهایی که در زیر این تصاویر نوشته شده است از جمله « سیدنا حافظ اسد قائدنا الی الابد » و « الاسد للابد » نصب عکسها در میادین ممکن است از سوی نهادهای دولتی باشد اما عکسهای فراوان او در مغازه‌ها و ماشینها نشانه محبوبیت است. در آنجا از چند سوریه‌ای و ایرانی مقیم در این مورد پرسیدم. گفتند: بشّار اسد از محبوبیت مردمی بالا برخوردار است.
در بعضی جاها هم عکس سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان نیز در کنار بشار و حافظ دیده می شود.

 

امروزه دمشق شهری شلوغ است با خیابانهای کثیف و خاک‌آلود که رعایت بهداشت در آن نمی‌شود.آب لوله‌کشی، آشامیدنی نیست و زنان بی‌حجاب نیزکم نیستند . از میان این زنان عده‌ای نیز توریست هستند و آنان که اهل سوریه‌اند برخیشان غیر مسلمانند.   

برگ درختها نیز غبار گرفته‌اند رنگ سفید پائین درختها وبوق زدن ماشین هادر سر چهارها وسیگار کشیدن بی رویه مردان را ندانستم برای چیست ؟

. پلیسها  باتوم به دست، ماشینها را هدایت و گاه جریمه می‌کنند. ندانستم باتوم برای چیست؟ شاید نقش نیروی انتظامی هم دارند.
در دمشق همه نوع اتومبیلی دیده می‌شود. مدلهای بالا و پایین و ایرانی در انواع گوناگون؛ مانند ایران.این اوضاع با آن سابقه تمدّن ناهماهنگ است.  

 

                     حجاب زن اروپایی با بارانی یا "ربع" در مسجد اموی.

          

ساختمانهاآپارتمانهای فراوان در دمشق به چشم می‌خورد. در ابتدا تصور می‌کردم نماکاری نشده‌اند اما پس از دقت معلوم شد بسیاری از آنها با سیمان سیاه یا سفید پوشیده شده‌اند که به مرور غبار، دود و باران، زیبایی را از آنها گرفته اند. هرچند بسیاری از آنها اصلاً نما ندارند. به ندرت برخی از آنها با سنگ و با کیفیت خوب نما شده‌اند. 

  

 هرجا زیارتگاهی است که محل رفت و آمد ایرانیان است، مغازه‌داران و دست فروشان، آنجا را احاطه کرده‌اند و اجناس دلخواه زائران را عرضه می‌کنند. لباس، پارچه، لوازم برقی، لوازم الکترونیکی، لوازم آرایشی، سی‌دیهای مداحی فارسی و عربی، اسباب‌بازی، انواع خوردنیها و ...  بلال را در ایران فقط دیده بودم که روی زغال می‌پزند اما در اینجا به صورت آب‌پز هم می‌فروشند. آب‌پز آن را دانه‌ای سیصد تومان خریدیم. روی آن نمک پاشید. به کام من بهتر و خوشمزه‌تر از زغالی بود. از فروشنده پرسیدم: در آب چه ریخته‌ای؟ جواب داد: هیچ چیز. 


مرقدی که زائران بیشتر دارد، فروشندگان بیشتر نیز دارد. بنابر این حضور آنها در اطراف مراقد حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) بیشتر است. شنیده شد که اکثر قریب به اتفاق فروشندگان، مهاجرانی از فلسطین، عراق و بلندیهای جولان هستند. 


فروشنده‌ها دست کم فارسی مورد نیاز را در حدّ معامله می‌دانند. تسلط برخی بیش از اینها است. امروز در جوار مرقد حضرت زینب(س) عطرفروشی به دنبالم آمد. گفت: پنج شیشه کوچک هزار تومان. اشاره به گلویم کردم و گفتم: سینه، سینه. گفت: ده تا هزار تومان. دوباره اشاره به گلو کردم و گفتم: حساسیة، حساسیة. دست‏فروش با اخم گفت: بگو حساسیت دارم. خواست بفهماند: درست حرف بزن؛ چرا موقع حرف زدن دست و پا می‌زنی؟!
به نظرم مناسب‌ترین اجناسی که زائران غیرحرفه‌ای می‌توانند بخرند، اجناس پارچه‌ای است. اجناس برقی و الکترونیکی به قیمت ارزان یافت می‌شوند اما تقلّب در آنها زیاد است. 

استراحت 

 

 

صرف چای در وسط بازار شام.

بازار شام یا بازار حمیدیه.


قیمت کالاها را خیلی بی‌راه و پرت می‌گویند. چانه‌زنی در سوریه دست کم در اطراف زیارتگاهها خیلی کارگشاست. حدس می‌زنم فروشنده‌ها از نرخهای ایران خبر دارند و تلاش می‌کنند قیمتها را نزدیک قیمتهای ایران بگویند و وقتی حریف نشوند قیمت را پایین می‌آورند و گاه تا یک‌پنجم پایین می‌آیند. هرچند منصفانه آن است که قیمتها را طبق نرخهای سوریه بگویند. ذکر چند شنیده مناسب است:
ـ  یکی اززائران   در اطراف حرم حضرت زینب(س) . می  خواست لوازم آرایشی از دست فروشی بخرد. قیمت آن را در ابتدا 25000 تومان گفت. مشتری گفت: گران است و فروشنده مرتب از قیمت آن کم می‌کرد تا اینکه راضی شد 5000 تومان بفروشد اما او نخرید.
چند قدم آن طرف‌تر نوعی دیگر از آن جنس را قیمت کرد. گفت: 8000 تومان. با چانه‌زنی آن را 3000 تومان خرید. خوشحال برگشت. قدری آن‌طرف‌تر دید دست‌فروش دیگر همان جنس را می‌فروشد. از قیمت آن پرسید. گفت: 2500 تومان. اگر چانه می‌زد کمتر هم می‌شد خرید.
ـ  در جوار مرقد حضرت سکینه قیمت پارچه‌ای پرده‌ای را به زائری   متری 9000 تومان گفته بودند. با چانه زدن به قیمت ۳۵۰۰تومان خرید.
ـ زائری  یک بسته کرم دست و صورت به تعداد شش عدد را 500 تومان خریده بود در حالی که به او 2000 تومان گفته بودند.
ـ در بازار حمیدیه به زائری ، قیمت روتختی را 75000 تومان گفته بودند. او با چانه زدن به 44000 تومان خرید.
حقّه و کلک در بازار سوریه فراوان است. حدس می‌زنم حقّه‌بازی بیشتر به دست‌فروشان اختصاص دارد؛ زیرا به محض فروش، تغییر مکان می‌دهند. ذکر چند مورد مناسب است:
ـ در جوار مرقد حضرت رقیه دست‌فروشی بسته‌های جوراب را که شامل شش جفت می‌شد، می‌فروخت. بسته‌ای 2500 تومان. با چانه زدن یک بسته را هزار تومان شخصی خرید . وقتی دور شد، بسته را باز کرد و دید همه جورابها عیب دارد: یکی سوراخ است؛ جفت دیگر بلند و کوتاه است؛ نخ آن یکی در رفته است؛ رنگهای دو لنگه از یک جفت به هم نمی‌خورد و ... . معلوم شد ضایعات کارگاه جوراب‌بافی است.
ـ شخصی دیگری  از دست‌فروشی یک دوربین به قیمت دویست هزار تومان می‌خرد. پس از دور شدن از آنجا متوجه می‌شود دوربینی سطح پایین است و قیمت واقعی آن ده هزار تومان است.
ـ شنیده شد که گاهی اسباب‌بازی را در جعبه‌های خوش‌آب و رنگ بسته-بندی می‌کنند و به جای اجناس واقعی به قیمت گران می‌فروشند.
ـ زائری سفره‌ای دوازده نفره را خریداری کرده بود. وقتی آن را در محل اقامت باز کرده بود، متوجه شد 6 نفره است.
چنین شیوه هایی به سوریه اختصاص ندارد بلکه در تمام اماکن مسافرپذیر, از ایران و غیر ایران, حقه و کلک وجود دارد. ناگفته نماند که حقّه‌بازها در اقلیّتند و در کار بیشتر فروشندگان، نیرنگ نیست. ممکن است جنسشان را گران بفروشند اما حقّه‌بازی کمتر است. 

 

           بازار حمیدیه(شام) واقع در قسمت قدیمی دمشق که نزدیک به میدان مرجه(مرجع) می باشد رفتیم.

                     

سوغات رسمی که همه ازآن  گلایه دارند. افرادی هستند  که هزینه سفرهای زیارتی مثل مکه و سوریه را دارند اما به خاطر خرجهای اضافی مثل سوغات، سور و هزینه دید و بازدید جرأت ندارند به این سفرها بیایند. این خرجها برای بعضی بیشتر از خرج اصل سفر است! شخصی می‌گفت: پدر و مادرم پیر شده‌اند اما هنوز مشهد نرفته‌اند. گفتم: ثبت نام در تورهای مسافرتی هزینه چندانی ندارد؛ خودت پولش را بده. گفت: پول سفر را دارند اما به خاطر هزینه‌های جنبی نمی‌روند!خودمان در ترویج این فرهنگ دخالت داریم. اگر یک بار در سفری هیچ چیز نیاوریم، خواهیم دید اتفاق مهمی نخواهد افتاد و توقّعات قطع می‌شود و دیگر زشتی ندارد. در مدت شش، هفت روز سفر زیارتی به جای اینکه همه توجه ها به زیارت باشد، دغدغه اصلی، خرید در بازار شده است و این خریدها نمی‌گذارند زائران زیارت دلچسب انجام دهند. هرچند که زنها به خوبی از عهده این وسیله آرامش ساز در خانواده ها  برمی‌آیند و لذّت هم می‌برند. اما خرید و تقسیم سوغات در سفر   در نهایت درسرساز و خسته‌کننده است. 

مساجد مناره‌های بلند و گنبد مساجد زینت‌بخش شهرها و روستاهای سوریه‌اند. نمای مساجد اعم از گنبد و مناره و دیوار، غالباً از سنگهای سفید است. گلدسته‌ها دارای یک تا چهار بالکن هستند و تعداد آنها بسته به بلندی مناره است. رأس آنها کروی شکل است و بر بالای آن هلال قرار دارد که با آن می‌توان قبله را تشخیص داد.  

دمشق دیدنی های زیادی دارد از جمله مسجد جامع اموی - مقام راس الحسین (ع) - مقام و محل دفن سر حضرت یحیی (ع) -مقبره محی الدین عربی - بازار حمیدیه - بازار باب توما - بازار لوبیا - بازار مدحت پاشا - قنیطره و جولان - مقام وم دفن حضرت هابیل و... که از همه مهمتر برای ما مضجع شریف عقیله العرب حضرت زینب سلام الله علیها  در زینبیه و حرم باصفای دختر سه ساله امام حسن (ع) حضرت رقیه علیها السلام در دمشق و در نزدیکی مسجد جامع اموی و بازار حمیدیه هست. حرم این بزرگواران هست که دل و دیده عاشقان اهل بیت و فرزندان علی و فاطمه علیهما السلام صفا و جلا می دهد. واقعا انسان در جوار این حرم های شریف از دعا و نماز سیر نمی شود

 

حرم حضرت زینب (س) شیر بانوی تاریخ

 

بحثی در مورد مزار زینب کبری(س)
در مورد مزار واقع در دمشق دو سؤال مطرح است: مزار زینب کبری(س) کجاست؟ به فرض که حضرت زینب(س) در دمشق مدفون نباشد شخص مدفون در این مکان کیست؟  

  مزار زینب کبری(س) کجاست؟ 

به طور کلی سه جا را به عنوان مرقد   حضرت زینب(س) معرفی کرده‌اند: دمشق، مصر، بقیع. من بر این باورم که مدفن آن حضرت در دمشق نیست؛ اما چون در زمان ما انتساب بارگاه به حضرت زینب(س) شهرت پیدا کرده، در این نوشته همواره به عنوان مرقد زینب کبری(س) از آنجا یاد می‌کنم. در خور ذکر است کسانی که این مکان را محل دفن حضرت زینب(س) می‌دانند و برای زیارت می‌آیند، ظاهراً ثواب زیارت آن حضرت را می‌برند؛ هرچند در واقع مزار او جای دیگر باشد.

بانوی مدفون در دمشق کیست؟ 


در کتابهای قدیم، همواره بانوی مدفون در این مکان را ام‌کلثوم معرفی کرده‌اند. در زمانهای بعد گفتند که ام‌کلثوم کنیه ی حضرت زینب(س) است. اما آن حضرت چنین کنیه‌ای نداشته است.
در کتاب کامل بهایی (پایان تألیف 675ق) آمده است که وقتی اسیران از کربلا به دمشق رسیدند تا از آنجا به مدینه بروند، ام‌کلثوم خواهر امام حسین(ع) درگذشت.  بی‌تردید مراد او زینب کبری(س) نیست؛ زیرا حضرت از شام خارج و به مدینه رسید. این شخص را در همین مکانی دفن کردند که به حضرت زینب(س) نسبت می‌دهند. او نیز شخصی بافضیلت است که زیارتش پاداش اخروی در پی دارد. مادرش کنیز بود و ام‌کلثومی که مادرش حضرت فاطمه(س) بود در بقیع مدفون است.
در قبرستان باب صغیر مزاری منسوب به ام‌کلثوم دختر امام علی(ع) است. نمی‌توان گفت که این شخص همان ام‌کلثوم مورد بحث است؛ زیرا محل دفن او را روستای راویه در نزدیکی دمشق ـ مکان منسوب به حضرت زینب(س) ـ معرفی کرده‌اند.  

 

  جنب درب غربی حضرت زینب مسجد الزینبیه قرار دارد که متعلق به مسلمانان سنی می باشد که حدودا نیم ساعت داخل مسجد روی یکی از صندلی های موجود در  کنار دیوار مسجد برای افرادی که مشکل بدنی دارند نشستم مسجد بسیار تمیز وهیچ کس داخل مسجد صحبت نمی کرد و هر کسی که وارد می شد موبایلش را خاموش می کرد و هر کسی که وارد می شد از هر طبقه اجتماع که بود به فرش روی زمین نیم نگاهی میکرد احیانا اگر نخ یا آشغال ریزی بود برمیداشت و به سطل آشغال می انداخت و با توجه به شستن پا هنگام وضو ساختن اثری هم از بوی عرق جوراب در داخل مسجد به مشام نمی رسید و با اینکه افرادی زیادی داخل مسجد بودند ولی کاملا سکوت حکم فرما بود.  

مزار دکتر علی شریعتی در شمال شرقی حرم حضرت زینب سلام الله علیها در قبرستان زینبیه شهر زینبیه قرار دارد و اگر از باب مصلی حرم خارج شوی سمت چپ حدود پنجاه قدم  جلوتر بروی سمت چپ قبرستانی دیده می شود که روبرویش بازارچه میوه و تره بار کوچی هم قرار دارد.

 

 

قبرستانی که همسایه دیوار به دیوار حرم هست گوشه این قبرستان مقبره کوچکی است که محل آمد و شد زوار ایرانی است که بعد از زیارت حضرت زینب (س) به قصد قرائت فاتحه ای بر سر قبر دکتر شریعتی حاضر می شوند و بعضی از آنها قلم به دست شده و جملاتی از دکتر را بر سنگهای سفید و مرمرین مقبره ایشان می نویسند.

 مسجد جامع امویمسجد اموی مسجدی بزرگ و اعجاب برانگیز است.چهارمین مسجد معروف  قدیمی جهان می باشد که واقعا زیبا و بسیار مجلل و پر ابهت می باشد و سالیان زیادی مشترکا هم به صورت مسجد و هم کلیسا مورد استفاده قرار می گرفت . مساحت آن حدودا صد متر در صد و پنجاه  می باشد.حیاط مسجد حدودا دو برابر صحن داخل مسجد می باشد که کلا با سنگ سفید فرش گردیده است .  عظمت آن به گونه‌ای است که توریستهای فراوان را از سراسر جهان به خود می‌کشاند. مکان این مسجد در چهار هزار سال پیش، معبد آتش‌پرستان بود. رومیان با سلطه بر این سرزمین، معبد را توسعه دادند و آنجا را به محل عبادت خدای خویش ژوپیتر تغییر دادند. با گسترش مسیحیت، قسمتی از این معبد به کلیسا تبدیل شد. سال 17 هجری با فتح دمشق به دست  مسلمانان، با توافق میان مسلمانان و مسیحیان، نیمی از آن به صورت کلیسا باقی ماند و بقیه تبدیل به مسجد شد. تا اینکه وقتی ولید بن عبدالملک در سال 86 ق به حکومت رسید، کلیسا و مسجد قبلی را تخریب و مسجد فعلی را بنا کرد. ولید به مدت هفت سال مشغول ساخت این مسجد بود اما موفق به اتمام آن نشد. تا اینکه پس از مرگ او در سال 96ق برادرش سلیمان بن عبدالملک به حکومت رسید و ساختمان مسجد را به پایان رساند. بنابراین اتمام آن به زمان امامت امام باقر(ع) باز می‌گردد. بنا به روایتی برای ساخت این مسجد 5600000 دینار خرج کردند (ر.ک: تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 268) و طبق روایتی دیگر دو برابر این مقدار را هزینه کردند. (ر.ک: همان، ج 2، ص 269) هر دینار برابر با یک مثقال شرعی است. 


          

 

 

                         

 

    
می‌گویند: وقتی از صحن مسجد به ساختمان شبستان نگاه کنی، مجموع آنها شبیه عقاب است. لذا گنبد بالای آن، گنبد عقاب نام دارد. اما من هرچه دقت کردم شباهتی میان آنجا و عقاب ندیدم. زمانی چنین شباهتی قابل قبول است که هرکس ببیند به یاد عقاب بیفتد در حالی که چنین نیست. شاید به مرور زمان، تغییراتی ایجاد شده باشد.

آثار در جامع اموی
اماکنی را که در مسجد جامع اموی بیشتر جلب توجه می‌کند، معرفی می‌کنیم. در شبستان بزرگ، این اماکن دیده می‌شود:
منبر سنگی بزرگ و زیبا در سمت قبله و در وسط دیوار جنوبی، محل نشستن اسرای کربلا، ایوانی با ارتفاع بالا در مقابل منبر که می‌گویند: یزید بر آن می‌نشسته، محل دفن سر حضرت یحیی(ع)، مقام حضرت هود(ع)، مقام حضرت خضر(ع)، چهار محراب که هرکدام به یکی از فرقه‌های اهل سنت (شافعی، حنبلی، مالکی، حنفی) اختصاص داشته است، محل غسل تعمید مسیحیان (چاهی آنجا بوده که مسیحیان فرزندان خود را با آب آن غسل تعمید می‌دادند).
پوشیده نماند که مسجد جامع اموی حدود سی سال پس از واقعه عاشورا تخریب و با وسعت بیشتر ساخته شد. بنابراین محلهای نشستن اسرا و نشستن یزید و محل سخنرانی حضرت سجاد(ع) اکنون معلوم نیست و این اماکنی را که مشخص کرده‌اند، از این جهت که یادآور آن حادثه است اهمیت دارند. 


می گویند: اتاقی مجاور شبستان، محل قرار دادن سر حضرت سیدالشهدا(ع) با ضریحی کوچک و محل نماز خواندن امام سجاد(ع) است. در وسط صحن مسجد گنبدی برچند ستون است که می‌گویند: هابیل قربانی‌اش را آنجا قرار داد و پذیرفته شد و برادرش قابیل به او حسادت کرد و او را در کوه قاسیون به قتل رساند. اما طبق روایات، آنان نذر خود را بالای کوه گذاشتند. بعید نیست برفراز همان کوهی گذاشته‌اند که اکنون قبر هابیل آنجا است.
ابن‌عساکر مطالب فراوان و مستند در تاریخ این مسجد گفته است. (ر.ک: تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 236 ـ 281) در کتاب «تاریخ و اماکن سیاحتی و زیارتی سوریه» از صفحه 79 تا 110 در مورد این مسجد به تفصیل سخن به میان آمده است.

این مسجد قبل از اینکه مسجد شود ظاهرا زمانی هم کلیسا بوده است و هم مسجد در حیاط مسجد نیز 3 مکان بود که به قبه الساعت قبه القربان و قبه المال معروف 

 

  

مسجد جامع اموی

 

 

مسجد اموی - محل دفن سر حضرت یحیی (ع)

 

 

 

مرقد حضرت رقیه.

  

 

 

روستای  قدیمی معلولا (مسیحی نشین) در دمشق

 

معلولا - محل دفن قدیسه مارتاقلا

 

 

باب توما :از درهای باستای دمشق ( که در نزدیکی آن فروشگاه های شیک پوشاک و لوازم آرایشی قرار دارد که بیشتر مورد پسند ایرانیان است) در امتداد جنوب بازار شام؛ منطقه مسیحی نشین دمشق است که قسمتی از آن "باب توما" نام دارد. در این بخش؛ هم کلیساهای زیبایی قرار دارد و هم خیابان ها و خانه ها زیباتر از بقیه نقاط دمشق است. خیابان "باب توما" به همراه خیابان های "الحمرا" و "الصالحیه" از مراکز خرید مدرن دمشق است؛ که تقریباً تمام برندهای مشهور جهان را می توانید در آن جا بیابید.

 

دروازه سوق الحمیدیه (بازار حمیدیه) محل ورود اسرای شام که روبروی مسجد جامع اموی و نزدیک حرم حضرت رقیه (س) قرار دارد.  

بازار  بازار حمیدیه همان بازار شام است که هرجای شلوغ و پلوغ را به آن تشبیه می‌کنند. اما امروزه این بازار نه تنها درهم و برهم نیست بلکه بازاری تمیز است که از دست‌فروشان خبری نیست. مغازه‌ها هم مرتبند و اجناسشان محدود به درون مغازه است. حدس می زنم این نظم و ترتیب به زور پلیس باشد. دلیلش آن است که خارجیها از این بازار زیاد گذر می کنند. بازار حمیدیه با ششصد متر طول و پانزده متر عرض دو طبقه دارد. فروشگاهها در طبقه همکف است و شاید طبقه بالا کارگاه باشد.
در انتهای بازار، مسجد جامع اموی است. همان مسجدی که معاویه و یزید در آن نماز می‌خواندند. همان مسجدی که اسرای کربلا را در آنجا بردند. امام سجاد(ع) خطبه معروفش را در همین مسجد خواند.
مرقد حضرت رقیه در آن نزدیکی است.  

 

 

قبرستان باب الصغیر  

مزار شخصیتهای معروفی در این قبرستان است که برخی معتبر نیستند. باید توجه داشت که وقتی می‌گویند: امام‌زاده‌ای معتبر نیست همیشه به این معنا نیست که امام‌زاده‌ای در آنجا دفن نشده است بلکه بیشتر مراد آن است که نام یا نسب امام زاده آنگونه که شهرت یافته نیست. مثلاً مزارهای غیر معتبر متعدد در قبرستان باب صغیر وجود دارد اما ممکن است متعلق به امام‌زاده‌ای با واسطه باشند و به دلیل همنام بودن با امام‌زاده‌ای بی‌واسطه، سبب اشتباه شده اند.سفرنامه جای تحقیق مفصل در مورد اماکن زیارتی نیست .قبرستان باب الصغیر قبرستانی است که ۱۴ مقام  تا جایی که من می دانم   در آنجا قرار دارد از زنان پیامبر ام حبیبه و ام سلمه تا بلال حبشی، این قبرستان چهارمین قبرستان مهم در دنیای اسلام است : 1- قبرستان بقیع 2- قبرستان وادی السلام 3- قبرستان تخت فولاد4- قبرستان باب الصغیر . این قبرستان در جنوب شهر قدیم دمشق واقع شده و چون نزدیک کوچکترین در قدیمی شهر دمشق قرار داشته "باب الصغیر" نام گرفته است . در این قبرستان قبرها نزدیک به هم هستند و مثل وادی السلام در نجف ، ارتفاع نسبتا زیادی هم دارند ، طوریکه به سختی می شد از میان آنها گذشت . برای افرادی که از یاران و صحابه پیامبر و نزدیکان خاندان پیامبر بودند گنبد و بارگاه کوچکی اندازه یک اتاق ساخته اند که در اغلب آنها باز بود و می شد از نزدیک قبور این بزرگواران را زیارت کرد. 

قبرستان باب الصغیر شلوغ و پر از زائران ایرانی که برای زیارت مقامهایی که در این قبرستان بود آمده بودند از اتوبوسها که پیاده شدیم خیابانی روبرویمان بود که در دوطرف این خیابان مقامهای یاران پیامبر و اهل بیت بود اولین مقام ، مقام همسران پیامبر  " ام حبیبه "و "ام سلمه" بود که در قسمت غرب قبرستان باب الصغیر بود اما ظاهرا در مدینه هم برای این دونفر قبری وجود دارد و احتمال اینکه این قبور ، قبور اصلی باشد ظاهرا کمتر است . در ابتدای خیابان و وسط بلوار هم قبری وجود داشت که منتسب به «ابن عساکر» مورخ برجسته است .

عبداله بن زین العابدین (ع)  نیز مقام بعدی بود که در قسمت شرق باب الصغیر بود ،  عبد الله فرزند امام سجاد (ع) مردی فقیه و وارسته ای بوده که به علت درخشندگی صورتش به" باهر" شهرت یافته بود .

بعد از مقام عبدالله بن زین العابدین (ع) ،  مقام رئوس شهدای کربلا بود . بعد از حادثه کربلا که رئوس شهدا را برنیزه ها به شام و برای یزید آورده بودند برای دفن به این قبرستان می آورند و در آنجا دفن می کنند. از در که وارد می شوی اتاقی است که در آن ضریحی قرار دارد و درون آن ضریح 16 دایره حجیم که با پارچه ای سبز پوشانده شده است به نشانه 16 سر شهید کربلا که اسامی انها نیز برروی این پارچه ها نوشته شده است اما به احتمال قوی فقط سر3 نفر از این شهدا به نام«حضرت علی اکبر» ،«حضرت ابوالفضل» و «حبیب بن مظاهر »در این مکان به خاک سپرده شده است . در ضمن اسامی این شهدا بر بالای گنبد هم نوشته شده است.

                    

درحیاط این مکان که معروف به مقام رئوس شهدای کربلا است حوضی وجود دارد که می گویند سر شهدا را در اینجا شسته اند و در کنارآن نیز اتاقی وجود دارد که گفته می شود امام سجاد در انجا نماز خوانده است .

                                

مقام بعدی مقام حضرت سکینه و ام کلثوم علیهما السلام  بود که در قسمت شرق خیابان بود. آمنه ملقب به سکینه دختر امام حسین (ع) بود وبرادرش علی اصغر و مادرش رباب بود. ام کلثوم یا زینب صغری نیز دختر امام علی (ع) بود . وارد شبستان که می شوی دو ضریح هم شکل درکنار هم قرار دارند که با دیواری که وسط ان برای رفت و امد دیگران باز است ازهم جدا شده اند و درکنار دیوار هر اتاق پلکانی باز می شود که به زیرزمین و دو اتاقک کوچک هدایت می شود، در این مکان مقدس ضریح وتابوت هر دو قبر دیده می شود، هر دو بزرگوار در واقعه کربلا حضور داشتند و پس از اسارت به دمشق آمدند.

از اینجا به بعد بقیه مقام ها در پشت سر مقام حضرت سکینه و ام کلثوم بوده و درون قبرستان و در قسمت غربی قبرستان باب الصغیر است در پشت قبر سکینه و ام کلثوم قبری منسوب به «فاطمه صغری» دختر امام حسین (ع) است که در داخل حجره ای کوچک قرار گرفته، در کنار اتاق پلکانی است که به فضایی کوچک در زیر زمین راه دارد بر روی سنگ قبر او آیت الکرسی به خط کوفی نوشته شده است، گنبد آن به رنگ سبز و دیوارهای آن به وسیله سنگهای سیاه وسفید بر پا گشته است.

کمی بالا تر ازمرقد" فاطمه صغری"در اتاق دیگری از این قبرستان مدفن سه بانوی مطهر قرار دارد : اسماء بنت عمیس همسر جعفر طیار، میمونه دختر امام حسن(ع)، حمیده دختر مسلم بن عقیل، در این حجره ضریحی سبز رنگ قرار دارد که سنگ قبرها به صورت ایستاده در کنار آن نصب شده است.

در یکی دیگر از حجره های این قبرستان که با گنبد سبز رنگ کوچکی نمایان است در تابوتی کوچک و محفظه ای فلزی «عبدالله بن صادق» فرزند امام جعفر صادق(ع) مدفون است .

کمی بالاتر از این حجره و در مکانی دیگر موذن با وفای پیامبر«بلال حبشی» به خاک سپرده شده است او پس از وفات پیامبر فقط دو بار اذان گفت یکی به در خواست حضرت زهرا(س) و دیگری به در خواست امام حسن(ع) و امام حسین(ع).پس از آن به جهاد رفت و بعد در یکی از قریه های نزدیک دمشق ساکن شدو سرانجام در سال 20هجری ودر سن 63سالگی وفات یافت.

در کنار مقبره "بلال" مقبره کوچکتری دیده می شود که گفته می شود قبر«عبدالله بن جعفر» فرزند جعفر طیار و همسر باوفای حضرت زینب(س) است که در سن 90 سالگی چشم از دنیا فرو بست .

یکی دیگر از نزدیکان اهل بیت که در این قبرستان مدفون است «فضّه» خادمه حضرت زهرا(س) است ، فضه کسی بود که در بیست سال آخر عمرش سخنی جز کلمات قرآن از وی شنیده نشده است وی در واقعه کربلا حضور داشت و به اسارت در آمد .قبر فضه کمی دورتر بود و برای اینکه خادمی هم ندارد درب شبستان کوچکش بسته بود .

بعدا فهمیدم که قبر بهلول هم در این قبرستان هست که توفیق زیارت این اندیشمند و حکیم  دیوانه نما را نداشتیم .

 

مقام بعدی مقام حضرت سکینه و ام کلثوم بود که در قسمت شرق خیابان بود آمنه ملقب به سکینه دختر امام حسین (ع) بود وبرادرش علی اصغر ومادرش رباب بود. ام کلثوم یازینب صغری نیز دختر امام علی (ع) بود وارد شبستان که می شوی دو ضریح هم شکل درکنار هم قرار دارند که بادیواری که وسط ان برای رفت و امد دیگران باز است ازهم جدا شده اند و درکنار دیوار هر اتاق پلکانی باز می شود که به زیرزمین ودو اتاقک کوچک هدایت می شود،در این مکان مقدس ضریح وتابوت هر دو قبر دیده می شود، هر دو بزرگوار در واقعه کربلا حضور داشتند و پس از اسارت به دمشق آمدند.

 

از اینجا به بعد بقیه مقام ها در پشت سر مقام حضرت سکینه و ام کلثوم بوده و درون قبرستان و در قسمت غربی قبرستان باب الصغیر است در پشت قبر سکینه و ام کلثوم قبری منسوب به «فاطمه صغری» دختر امام حسین (ع) است که در داخل حجره ای کوچک قرار گرفته، در کنار اتاق پلکانی است که به فضایی کوچک در زیر زمین راه دارد بر روی سنگ قبر او آیت الکرسی به خط کوفی نوشته شده است،گنبد آن به رنگ سبز ودیوارهای آن به وسیله سنگهای سیاه وسفید بر پا گشته است.

کمی بالا تر ازمرقد" فاطمه صغری"در اتاق دیگری از این قبرستان مدفن سه بانوی مطهر قرار دارد:اسماء بنت عمیس همسر جعفر طیار،میمونه دختر امام حسن(ع)،حمیده دختر مسلم بن عقیل،در این حجره ضریحی سبز رنگ قرار دارد که سنگ قبرها به صورت ایستاده در کنار آن نصب شده است.

در یکی دیگر از حجره های این قبرستان که با گنبد سبز رنگ کوچکی نمایان است در تابوتی کوچک ومحفظه ای فلزی «عبدالله بن صادق» فرزند امام جعفر صادق(ع) مدفون است .

کمی بالاتر از این حجره ودر مکانی دیگر موذن با وفای پیامبر«بلال حبشی» به خاک سپرده شده است او پس از وفات پیامبر فقط دو بار اذان گفت یکی به در خواست حضرت زهرا(س) و دیگری به در خواست امام حسن(ع) وامام حسین(ع).پس از آن به جهاد رفت وبعد در یکی از قریه های نزدیک دمشق ساکن شد.سرانجام در سال 20هجری ودر سن 63سالگی وفات یافت.

در کنار مقبره "بلال" مقبره کوچکتری دیده می شود که گفته می شود قبر«عبدالله بن جعفر» فرزند جعفر طیار وهمسر باوفای حضرت زینب(س) است که در سن 90 سالگی چشم از دنیا فرو بست .

 

 

یکی دیگر از نزدیکان اهل بیت که در این قبرستان مدفون است «فضّه» خادمه حضرت زهرا(س) است ، فضه کسی بود که در بیست سال آخر عمرش سخنی جز کلمات قرآن از وی شنیده نشده است وی در واقعه کربلا حضور داشت وبه اسارت در آمد .قبر فضه کمی دورتر بود و برای اینکه خادمی هم ندارد درب شبستان کوچکش بسته بودو کمتر زائران به آنجا می رفتند وقتی به مقام فضه رسیدیم یک کاروان کوچک آذری زبان در حال روضه خوانی از حضرت زهرا ( س) و مصیبتهای ان حضرت و همراهی فضه با ان حضرت بودند در قبرستان باب الصغیر زیارت این مقام چیز دیگری بود

 

 

 

مرج عذرا (مزار حجر بن عدی )

 مرج عذرا روستایی است در 36 کیلومتری شرق دمشق که جناب حجربن عدی در آنجا به شهادت رسیده و قبرش نیز در همانجا است .

 حجر، ازاصحاب پیامبر (ص) و یاران علی (ع) و مردی زاهد و عابد و مستجاب الدعوه بوده و در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارده است که مظلومانه به دست معاویه به شهادت رسید .

حجر بن عدی در زمان خلفای راشدین  مرج عذرا را فتح کرد و از قضا در همان جا هم به دست معاویه به شهادت رسید .وی به همراه برادرش هانی به حضور رسول خدا (ص) رسید و در میان اصحاب پیامبر جزو کم سن وسال ترین ها بود و در جنگ صفین در خدمت حضرت امیر و فرمانده نیروهای قبیله کنده و در نهروان فرماندهی جناح چپ سپاه علی علیه السلام را بر عهده داشت.

حجر از کسانی است که به هنگام مرگ ابوذر غفاری در ربذه و در کنار او حضور داشته است و جز از حضرت علی (ع) روایت نکرده است .

وقتی که معاویه دستور داد که گردن حجر بن عدی را بزنند ، مهلت خواست تا دو رکعت نماز بخواند که مهلت دادند . حجر دو رکعت نمازی سبک به جای آورد و گفت اگر نمی پنداشتید برای ترس از مرگ و تاخیر آن  نماز را طول داده ام ، نماز طولانی تری  می خواندم .

و بعد وصیت کرد که آهن از پایم نگشایید و خون از تنم نشویید چون می خواهم در آن دنیا راه بر معاویه بگیرم . جلادان سر او را به همراه شش تن دیگر که یکی از آنها  ظاهرا پسرش بود بریدند  و در یک قبر دفن کردند .  نقل است سرهای مبارک این شهدای انقلابی در « مسجد الاقصاب » نزدیک قبر حضرت رقیه (س) مدفون است.

در کنار قبر جناب حجر ، بازارچه ای  شکل گرفته  که عمدتا «پارچه » می فروشند .  

 

بصری

شهر باستانی بصری در استان سویدا و در 132 کیلومتری جنوب دمشق و در نزدیکی مرز اردن قرار دارد.معبد و دیر بحیرای راهب که پیامبر گرامی اسلام  در دوران نوجوانی در آن اتراق داشته در این شهر باستانی قرار دارد.

استادیوم یا مسرح بصری که یادآور نبرد گلادیاتورهای دوران یونان و روم است به این شهر شکوه مضاعفی می بخشد . استادیومی که حدود 15-20 هزار نفر جمعیت را در بر می گرفت. در این شهر مساجد تاریخی جامع  عمری و جامع مبرک یا ناقه نیز وجود دارد.

 

 

 

مدرج مسرح بصرى

 

  

 

 

 

 

 اگر به تاریخ علاقمندید می توانید دو موزه را در دمشق ببینید اول "موزه تاریخی دمشق" و دیگری "موزه ملی دمشق".

موزه تاریخی دمشق : در خیابان "الثوره" بین دو خیابان "الاتحاد" و "بغداد" واقع شده است. یک خانه قدیمی سوریه را به همان صورت باز سازی نموده اند. شامل اندرونی ها؛ اتاق پذیرایی؛ حیاط؛ مطبخ و حمام. کلاً به نظرم چیز دندان گیری نیامد؛  

موزه ملی سوریه : در خیابان "الاتحاد" واقع شده است. دمشق از باستانی ترین نقاط روی کره زمین است و قدیمی ترین شهر فعلی دنیا. از 4000 سال قبل تاریخ دارند. ابتدا فراعنه مصر و بعد آرامی‌ها بر دمشق حکمرانی کرده اند. کورش کبیر آن جا را فتح کرد و تا پایان دوران هخامنشی جزئی از ایران شناخته می شد. در زمان داریوش کبیر پنجمین ساتراپی (استان) ایران به مرکزیت دمشق بود.

بعدها اسکندر مقدونی و تیگران پادشاه ارمنی ها بر دمشق حکمرانی کرده‌اند. 64 سال پیش از میلاد مسیح، دمشق به دست رومی‌ها افتاد و جزیی از روم شرقی شد و بالاخره در سال 635 به دست اعراب فتح شد. دمشق در طی حیات اسلامی خود در قالب سلسله های مختلفی چون فاطمیان مصری، ایوبیان و امپراتوری عثمانی قرار داشت. در اوایل قرن بیستم، مستعمره فرانسوی ها شد. و امروزه توریست ها می‌توانند آثار فرهنگی به جا مانده از تمام این ملت‌های کهن را در موزه ملی دمشق بازدید نمایند.

فضای بیرون موزه بسیار زیبا و سرسبز و مانند پارک است. داخل موزه از پنج قسمت تشکیل شده است :

1-      موزه آثار ما قبل تاریخ.

2-      موزه آثار باستانی.

3-      موزه آثار کلاسیک.

4-      موزه آثار عربی و اسلامی.

5-      موزه آثار مدرن.

یک کافه بسیار زیبا و با صفا به نام "سیتی کافه" در محوطه موزه قرار دارد؛ که با خوردن دو استکان چای عربی؛ خستگی را از تن تان بیرون می کند. آب و هوای دمشق معتدل مدیترانه ای است. در تابستان بین 28 تا 32 درجه نوسان دارد و تقریباً همیشه هم باد می وزد. 

 

موزه ملی دمشق.

 

کوه یا جبال قاسیون : یکی از مناطقی که قدمت و سابقه آن بر شهر دمشق نیز فزونی دارد "کوه قاسیون" است. قبل از آن که شهر دمشق ساخته شود، مردم بر دامنه کوه قاسیون که امروز به صالحیه معروف است زندگی می کردند و سال ها بر همین منوال می گذشت تا این که به دنبال افزایش جمعیت؛ به بنای شهر دمشق پرداختند. بنابراین آثاری که در دامنه این کوه قرار دارد؛ گاهی از آثار داخل شهر دمشق قدمت بیشتری دارد.

این کوه نزد مردم دمشق از تقدّس خاصی برخوردار است؛ زیرا شاهد حضور انبیاء الهی بوده و حتی بعضی از آنان را در دامن خود مدفون ساخته است. می گویند در پایین این کوه؛ آدم ابوالبشر سکونت داشته و در بالای آن قابیل، برادرش هابیل را کشته و در شرق آن حضرت ابراهیم به دنیا آمده و در سمت غرب آن حضرت مسیح و مادرش مریم پناه گرفته اند و ......

در دامنه کوه قاسیون و مشرف به شهر دمشق؛ غاری قرار دارد که غار اصحاب کهف و یا غار خون نامیده می شود. می گویند هابیل توسط قابیل؛ در غار خون "مغاره الدم" کشته شد و گفته می شود که غار از اولین جنایت بشر؛ به فریاد درآمده است!!! این غار؛ "غارگرسنگی هم نامیده می شود" زیرا می گویند چهل تن از پیامبران خدا هم به علت محاصره دشمنان؛ در این غار از گرسنگی به شهادت رسیده اند. .

ولی بدانید و آگاه باشید که ‌یکی از مفرح‌تر‌ین کارها‌یی که می توانید در دمشق انجام دهید؛ بالارفتن از کوه قاسیون است که نما‌یی کامل و بسیار ز‌یبا؛ خصوصاً در شب هنگامی که مناره‌ها به رنگ سبز می‌درخشند را به ارمغان می‌آورد.

 

کوه قاسیون. 

غار کوه قاسیون.

  

 مزار هابیل

 مرقد حضرت هابیل 40کیلومتر بیرون شهر دمشق بر فراز کوه قاسیون در  اتوبانی که به لبنان و اردن می رود بودمزار هابیل در منطقه گلا نظامی است که تجهیزات و رادار های سوریه درآن نصب میباشند در بالای بلندی قرار دارد و به اطراف مشرف می باشد  که امروزه به آن کوه هابیل می‌گویندبا گنبدی سفید، بدقواره به شکل کلاه‌خودی بلند.   . مزار سابقه‌ای کهن دارد و روایاتی نشان می‌دهند که در قرون اولیه اسلام نیز همینجا به عنوان مزار هابیل بوده است. اگرچه برتابلو سنگی، او را پیامبر معرفی کرده بودند اما هرچه در کتابها جستجو کردم، دلیلی برای پیغمبر بودن او نیافتم. 


 مرقد حضرت هابیل توی یک منطقه کوهستانی بود ،اونجا هم چون زائر زیاد می ره یک بازارچه کوچکی درست کرده بودند مرقد حضرت هابیل خادمهایی داشت که پیراهن مشکی پوشیده بودندو سیبیلهای بلندی داشتند و دستار مشکی هم بر سرشون بسته بودند پیروان حضرت هابیل را دروزی ها می گویند که ظاهرا توی سوریه کم نیستند اینها اعتقادات عجیب و غریبی داشتند از جمله اینکه آدمها توی سن 40سالگی به سن تکلیف می رسند خود قبر حضرت هابیل هم خیلی عجیب بود 7متر طول این قبر بود که می گفتند ادمهای اولیه خیلی قد بلند بودندسنگ قبر را به طول هفت متر درست کرده‌اند. سنگ، قدیمی نیست. غیر عادی درست کردن سنگ قبر باعث می‌شود برخی از اساس در مورد اعتبار مزار به شک افتند. 

 
  

 

 

 

داخل حرم قبر حضرت هابیل ع قرار دارد و سنگ قبر آن به طول 7 متر در عرض یک متر می باشد. 

 

 

مزار حضرت سکینه(س) مرقد سکینه دختر امام علی(ع) در شهرک یا محله داریا واقع است . در راه از کنار باغهای نوعی کاکتوس شبیه زبان مادرشوهر گذشتیم. شاید همان زبان مادرشوهر باشد اما چون در ایران آن را در گلدان می‌کارند نمی‌تواند به درستی رشد کند. ارتفاع آنها بیش از دو متر بود. برگهای کلفت و پر از تیغ آنها بزرگ‌تر از دستی بود که در کیسه حمام باشد. به آنها «صَبّار» می‌گویند. میوه¬اش پر از تیغ و به اندازه پرتقال است. تیغها به قدری سفت می‌شوند که باید آنها را با دستکش گرفت و برای خوردن، پوست کند.
 

از سالیان دور اینجا زیارتگاهی کوچک و کم‌توجه بوده است. تا اینکه 15 سال پیش ایرانیان شروع به ساختن این بنای بزرگ و جدید می‌کنند. این قبر به تازگی کشف شده است.
 مردم اینجا سنّی هستند. آنان در روزهای دوشنبه لباس نمی‌شویند. می گویند: چون امام حسین(ع) روز دوشنبه شهید شد، می‌ترسند تشت پر از خون شود.
در حال حاضر بارگاه کاملاً بتونی است. حتی پله‌ها هم سیمانی است. تنها گنبد اصلی از آهن و میلگرد ساخته شده و بنا دارند آن را نیز بتون‌ریزی کنند. هیچ کجای ساختمان ـ از داخل و خارج ـ نما ندارد.

 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
جلال تقی ئی شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ق.ظ

با سلام و احترام از خواندن سفرنامه و نگارش زیبای آن بسیار لذت بردم
موفق و پیروز باشید

آرنیکا پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://arnikabss.blogfa.com

سلام . زیارتتون قبول . وبلاگ خیلی خوبی دارید . من سعادت نداشتم برم سوریه ولی با این مطالبی که شما اینجا نوشتید تقریبا اطلاعاتم کامل شد . واقعا عالی بود .
خسته نباشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد