ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

ب مثل بازنشستگی . نقطه سر خط

هر پایانی آغازی ا ست نقطه سر خط

معلم فداکار

خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1391/11/12 شماره انتشار 18330

رضایی- او یک معلم بود. خیلی ساده می زیست مانند بسیاری از آموزگارانی که در دوران تحصیل من و شما بودند و خاطره آن ها تا امروز در ذهنمان جاری است.روزی برای خرید از خانه بیرون می رفت. پیرمردی را دید که به همراه دو دختر بچه ۷ و ۸ ساله نان خشک منازل را جمع و نمک تحویل صاحبخانه ها می داد. جلو رفت و از پیرمرد پرسید دخترانت هستند؟ پیرمرد گفت: پسر و عروسم در زلزله فوت شدند و از آن ها همین دو یادگار مانده است. معلم گفت: اما این ها الان باید مدرسه باشند. دست دختران را گرفت و به همراه پیرمرد به طرف مدرسه راه افتاد و قلم عشق به دست کودکانه آنان سپرد. آن معلم نیکوکار که بعدها به استادی دانشگاه برگزیده شد دخترکان دیروز، آموزگاران و مادران امروز را تا دانشگاه و خانه بخت همراهی کرد و بعد سر آسوده به خاک سپرد. وقتی در بستر بیماری بود گفت: مردم را اذیت نکنید وقتی مراسم تدفین انجام شد همه را مهمان و بعد راهی خانه هایشان کنید. همه وظایفم را انجام دادم. دعا کنید مورد قبول پروردگار قرار گیرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد